Web Analytics Made Easy - Statcounter

گفت‌وگویم با محمد حشمت، مرد خوشفکر جندقی که جدیدترین قنات را در یکی از کویرهای ایران ساخته است، در تونل انتقال آب قنات انجام شد.


همت او آن‌قدر بلند بوده که آب را از عمق ۳۰متری زمین بدون پمپاژ به ارتفاع آورده است. آب قناتی که او حفر کرده از ارتفاع چند متری پایین می‌ریزد و آبشار زیبایی شده تا مسافران مسیر دامغان به اصفهان یا همان جاده‌ معروف به جاده جندق حتی از دیدن تابلو آن در حاشیه جاده تعجب کنند، چه رسد به اینکه خودشان را چند صد متر آن طرف‌تر به آبشار برسانند و تازه متوجه شوند به چه بهشتی وارد شده‌اند که هم استخر دارد، هم جایی برای نشستن و هم دیدنی‌های دیگر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


او سراغ هنر حفر قنات، این میراث چند هزارساله ایرانی رفته، اما نه به همان شکلی که گذشتگان رفته‌اند. نوآوری‌های او در قناتش می‌تواند الگویی برای دیگر قنات‌ها در نقاط مختلف کشورمان باشد. یک قنات با کارکردهای متعدد، نه فقط مناسب کشاورزی.


آب شور هم طلاست
من متولد ۱۳۵۲ در طاقیه، مزرعه‌ای در سه کیلومتری جندقم که البته حالا از آن آبادی خاطراتش برای من مانده است. در کودکی باید هر روز مسیر سه کیلومتر مزرعه تا جندق را برای رسیدن به مدرسه، پیاده طی می‌کردم. در حوالی جندق بیش از ۱۰۰ مزرعه و آبادی کوچک بود اما بر اثر بی‌توجهی و خشکسالی‌ها تخلیه شدند. من تا کلاس ششم در همان طاقیه بودم اما پس از کلاس ششم چون آنجا دیگر حتی برق هم نبود به جندق نقل مکان کردیم و تا دیپلم درسم را ادامه دادم.
سال ۸۰ تا ۸۵ با گروه چند نفره‌ای از دوستان بودیم بر حسب علاقه‌ای که به کویر و منابع کویر داشتیم، با همدیگر در ارتباط بودیم و تحقیقاتی در این زمینه انجام می‌دادیم. به‌خاطر علاقه و کنجکاوی گاهی به دشت و کویر می‌زدیم و درباره آب‌ها تحقیق می‌کردیم. همان زمان که در کویر در پی این چیزها بودیم، دیگرانی بودند که در جست‌وجوی معدن بودند اما من به شخصه به دنبال این بودم برای طبیعت کاری کنم که موجب آبادانی کویر شود نه اینکه به این نعمت خدادادی آسیب بزنم. قبل از سال۱۳۹۰ و زمانی که به دنبال حفر قنات بودم، در اصفهان همایشی با موضوع آب و خشکسالی در حال برگزاری بود. مجوز حفر قنات به من نمی‌دادند و حرفشان این بود قنات هزینه‌بر است و آب آن هم شور است. زنده‌یاد پرویز کردوانی که از قبل با ایشان در ارتباط بودم در جریان ماجرا بود و از مشکلات ندادن مجوز خبر داشت، برای همین به من زنگ زد خودم را به همایش اصفهان برسانم. خودم را به آن همایش رساندم. یادم هست در آن همایش، آقای کردوانی در حضور مسئولان گفت دیوانه‌ای پیدا شده و می‌خواهد در منطقه کویر مرکزی هنر ۱۲هزار ساله ایرانی را دوباره احیا و قنات حفر کند، آن هم با پول و هزینه خودش؛ اما شماها نمی‌گذارید. پس از آن ماجرا بود که من را خواستند و مجوز حفر قنات صادر شد. من ۱۱۰ بار مسیر جندق تا اصفهان را که ۳۵۰کیلومتر می‌شود، رفتم و آمدم تا توانستم مجوزهای لازم برای قنات را بگیرم.
وقتی سال ۱۳۸۶ سراغ حفر قنات آمدم، عده‌ای به چشم دیوانه‌ به من نگاه می‌کردند؛ هر چند من در کارم مصمم بودم. حرف آدم‌های مخالف این بود نخست، اینجا آب ندارد، دوم، آب هم داشته باشد چون شور است کاربرد ندارد. سال۱۳۸۸ وضعیت شرکت‌ها و ازجمله شرکت راه و ساختمان بنده هم به مشکل خورد و برای ادامه کار قنات در آن مقطع، حتی ماشینم را فروختم اما اینجا را تعطیل نکردم، چون عشق به کویر و آباد کردن آن داشتم. ۵۰ نفر برای من کار می‌کردند و باید مرتب به آن‌ها دستمزد می‌دادم. طوری شده بود که با قرض گرفتن، دستمزد کارگرانم را ‌دادم اما اجازه ‌ندادم کار تعطیل شود. پس از مدتی به خاطر بعضی از مشکلات، گروه ۵۰ نفره من به ۲۰ نفر رسید و با همان تعداد ادامه دادم. مردم از شوری آب در منطقه می‌گفتند ولی من می‌دانستم حتی همان آب شور هم در دنیا طلاست. وقتی کارم را شروع کردم، غیر از زنده‌یاد پدرم و دو سه نفر از فامیل، بقیه همه مخالف کار من بودند. سال۱۳۹۵ پدرم فوت کرد و دو سال بعد از آن، پسرم با اینکه جوان بود بر اثر تصادف از دنیا رفت و این اتفاق موجب وقفه در کار من شد، اما دوباره کار را از سر گرفتم. نگاه پدرم به عنوان یک مرد سالخورده این بود همین آب شور هم می‌تواند آبادانی داشته باشد که نشان از نگاه عمیق مردان قدیم به آب دارد.

به جوانان اعتماد کردم
روز اولی که می‌خواستم کار قنات را شروع کنم متوجه شدم دیگر در شهرمان مقنی یا همان چاه‌کن نداریم. مقنی‌ها پیر شده بودند و نمی‌توانستند کار کنند و یا فوت کرده بودند. از طرفی چون دیگر قنات ایجاد نشده بود، این شغل هم کنار گذاشته شده بود. در شرکت خودم ۳۰۰ نفر نیروی اجرایی دارم، به ذهنم رسید از میان همان نیروها افراد مورد نظرم را پیدا کنم. ۶ نفر از جوان‌ها را انتخاب کردم و با آن‌ها درباره کاری که می‌خواستم انجام دهم صحبت کردم. وقتی آن‌ها را انتخاب کردم، گفتند: «ما حفر چاه و قنات بلد نیستیم» اما جواب من این بود: «یاد می‌گیرید». برای این کار یکی از پیرمردهای هم‌ولایتی وارد به کار را آوردم تا چیزهایی به آن‌ها یاد بدهد. آن زمان حقوق کارگر روزی ۱۶هزار تومان بود و بنا روزی ۳۶هزار تومان اما من از همان روز اول مزد آن‌ها را بالا بردم تا با دلگرمی پای کار باشند. آن زمان به آن چند جوان گفتم شما یک ماه به طور امتحانی در این بخش کار کنید، اگر یاد گرفتید، ادامه بدهید وگرنه به کار قبلی‌تان برگردید. خوشبختانه چون از دل و جان کار کردند همان‌ جوانان امروز مقنی‌های بسیار خوبی شده‌اند.
سال۱۳۹۳ روز اولی که پس از چند سال زحمت و تلاش، آب از زمین بیرون آمد، حس و حال بسیار خوبی داشتم، چون بالاخره به نتیجه رسیده بودم. خیلی‌ها برای تماشا آمده بودند اما همان‌جا هم مردم به سرعت گفتند: «به‌به، حیف که این آب شور است». من خودم از همان اول می‌دانستم آب شور است و با علم به همین نکته سراغ ایجاد قنات رفته بودم. از قم تا بیرجند که در کویر مرکزی پیش می‌روید که طول آن چیزی حدود ۸۰۰کیلومتر می‌شود و عرض آن هم بیش از ۱۵۰ کیلومتر، آب شور است، یعنی در کویر مرکزی بیش از ۹۰درصد آب‌ها شور است. اگر در جایی مثل خور قناتی داریم و به نسبت شیرین شده است، باز هم شیرین نیست و بر اثر گذشت زمان است. شوری آب قنات من ابتدا ۵۶هزار بود که عدد بسیار بالایی است اما پس از چند سال آب‌دهی قنات، شوری به ۱۲هزار رسیده است. چون آب وقتی جاری می‌شود شوری آن هم کمتر می‌شود و این امتیازی است که قنات دارد که نباید آن را نادیده گرفت.
پروژه‌ای که ایجاد کرده‌ام دو یا سه سال دیگر هم کار دارد تا تکمیل شود و به جایی برسد که خودم دوست دارم. به نرخ امروز چیزی حدود ۶۰میلیارد تومان هزینه کرده‌ام. با این پول می‌شد کارهای بسیار زیادی انجام داد. ۳۰ میلیارد دیگر نیاز است، اما عشق به کویر و آبادانی آن سبب شد اینجا بمانم و از این ماندن هم پشیمان نیستم. اینجا همیشه چند نفری مشغول کار هستند، چه در قنات و چه در بخش‌های دیگر مجموعه.
تابستان اینجا غوغاست و جای نشستن نیست و حتی استخر آن را هم نوبتی کردیم. اینجا دو سه نفر کار کشاورزی انجام می‌دهند، دو سه نفر در قنات کار می‌کنند، چند نفر کار بنایی می‌کنند و خلاصه آدم‌های زیادی تا حالا اینجا کار کرده‌اند. پیش از کرونا مسافران خارجی داشتیم، برای آن‌ها دیدن این قنات بسیار جالب و عجیب بود و این چیزی بود که خودشان به من می‌گفتند. وقتی وارد قنات می‌شدند دیگر دلشان نمی‌خواست از اینجا خارج شوند.کاری که انجام داده‌ام سبب ��ده همین حالا در حدود هفت یا هشت نقطه دیگر از کشورمان هم آدم‌هایی از کارم الگو بگیرند.


قنات باید درآمد داشته باشد
هدف من اول این بود کشاورزی کنم، اما وقتی آب قنات را به ارتفاع آوردیم و از ارتفاع پایین ریخت، صاحب آبشار شدم. وقتی جمع شدن مردم برای تماشای آبشار را دیدم چیزهای دیگری به ذهنم رسید.
 دفتری گذاشتم تا بازدیدکننده‌ها هرچه دلشان می‌خواهد بنویسند. نظرات مختلفی نوشته شد؛ مثلاً کسی نوشته بود: «دیوانگی اگر می‌خواهید همین است» یک نفر بدتر از این را نوشته بود: «احمق‌تر از این آدم وجود ندارد آب شور به چه درد می‌خورد!» یک نفر نوشته بود: «این آدم پول اضافه دارد». نظرات مثبت هم بود، مثلاً یک نفر نوشته بود: «این آدم گنج درآورده است» یا «من خیلی دوست دارم حالا که این قنات راه افتاده طوری طراحی شود که مردم داخل قنات را هم ببینند» یا یک نفر دیگر نوشته بود: «در این آب‌ می‌شود ماهی هم پرورش داد» و خلاصه نظرات مختلفی بود. من از نظرات مختلف ۱۰ مورد را جدا کردم و تصمیم گرفتم آن‌ها را عملی کنم. شاید زرنگی من این بود دفتری گذاشتم تا نظرات مختلف را جمع کنم و از بین آن نظرات به چیزی برسم که امروز وجود دارد.
دکتر هاشمی، وزیر بهداشت دوره آقای روحانی به منطقه ما آمده بودند.
 دکتر هاشمی گفت: در ایران جاهای فراوانی قنات وجود دارد اما کاری که شما انجام داده‌اید برای دیگران الگو است. ایشان می‌گفت: ما در یک شهر ۳۰هزار نفری باید استخری داشته باشیم و برای آن هم میلیاردها تومان هزینه می‌کنیم. قاعدتاً باید آب مورد نیاز آن را تأمین کنیم، اما چون آب کافی نداریم و نمی‌توانیم آب استخرمان را مرتب عوض کنیم، باید به آن بارها کُلر بزنیم، در آخر هم ممکن است بهداشت ایراد بگیرد و مشکلاتی از این دست داریم؛ اما در همه این شهرها و روستاهای کوچک کویری چیزی به اسم قنات را داریم.
 در همه این شهرها و روستاهای کوچک، جوانان حق داشتن یک استخر را دارند، اما ‌ای کاش می‌شد همین الگو را پیاده کنند چراکه نه برای تمیز کردن آب آن به کلر نیاز داریم و نه مشکلات بهداشتی دیگر، چون اینجا آب روان داریم.
به نظر من باید قنات‌هایی که در ایران داریم درآمدزا باشند. چون قنات‌های ما درآمدزا نبوده‌اند و فقط توانسته‌اند از آب آن برای کشاورزی آن هم در حجم و اندازه کمتر از یک چاه عمیق استفاده کنند، در کنار قنات‌ها چاه زدند و این همه مشکلات به وجود آمد. 
مسیر اشتباه باید اصلاح شود و قنات‌ها باید درآمدزا باشند. فکر کنید در شهری مثل گناباد یکی از معروف‌ترین قنات‌های ایران را دارید اما آن قنات درآمدی ندارد.


برای نخستین بار در ایران
بهره‌برداری‌هایی که از این قنات می‌شود در نوع خودش بی‌نظیر است. فکر کنید در تابستان که دمای هوا در منطقه به ۵۰ درجه می‌رسد، می‌توانید به خنکای قنات پناه بیاورید و سرمای خوبی را احساس کنید، چون اختلاف دمای داخل و بیرون به ۲۵درجه می‌رسد. در زمستان که همه جا یخبندان می‌شود، هوای داخل قنات دلچسب است و می‌شود ازفضایی که برای استراحت مسافران در نظرگرفته شده استفاده کرد.
قرار است برای نخستین بار در ایران و شاید جهان از مسیر راه پله‌ای که ایجاد می‌شود بازدیدکنندگان با طی کردن۱۰۰ تا ۱۲۰ پله به تماشای مادر قنات بروند. قرار است دو کیلومتر قنات با عرض دو متر طراحی شود که بازدیدکننده به‌راحتی بتواند در آن تردد کند. با این کار، بازدیدکنندگان می‌توانند در عمق۳۰ متری مادرچاه طریقه جمع شدن آب برای قنات را ببینند. بازدیدکننده می‌تواند ببیند چگونه آب یک قنات قطره قطره جمع و تبدیل به یک قنات جاری می‌شود. فراموش نکنیم پشت هر قناتی که از گذشتگان برای ما به یادگار مانده، هم علم وجود دارد و هم هنر اما متأسفانه از این علم و هنر غفلت کرده‌ایم و امروز دیگر بخش زیادی از جامعه ما نمی‌داند در یک قنات چه اتفاقاتی می‌افتد و چگونه آب آن جاری می‌شود، آن هم در جاهایی مثل کویر.
پروژه دیگری که برای قنات خودم در نظر گرفته‌ام پرورش قارچ با استفاده از رطوبت این قنات است. در پرورش قارچ در فضای قنات به آب نیاز نداریم، چون رطوبت مورد نیاز موجود است. من در مسیر گذر آب، استخر شنایی طراحی کرده‌ام که در نوع خودش جالب است. مشخصه این استخر این است در تابستان آب سرد دارد، چیزی که همه مردم به دنبال آن هستند، به‌خصوص در کویر و گرمای این منطقه؛ اما در زمستان که بیرون هوا سرد است از آب استخر بخار بلند می‌شود.
من بخشی از جوی قنات را با سرامیک پوشانده‌ام. زمستان چون بخار از روی آب بلند می‌شود، به سرامیک‌ها برخورد می‌کند و به صورت قطرات آب درمی‌آید، چیزی که در حمام هم می‌توانید آن را ببینید. به وسیله مسیر کوچکی که کنار جدول و زیر سرامیک‌ها طراحی کرده‌ایم در هر شبانه‌روز بیش از هزار لیتر آب شیرین بدست می‌آوریم که به وسیله لوله به تانکری منتقل می‌شود. خوشبختانه تعدادی از کشاورزان منطقه با دیدن این طرح دنبال اجرایی کردن آن روی جوی آب خودشان رفته‌اند.من همچنان در حال کار در این منطقه هستم تا نشان دهم اگرچه کویر در ظاهر چیزی ندارد اما می‌تواند منبع جذب گردشگر و مسافر برای منطقه باشد و منبع آبادانی باشد. 

آرزوی من
آرزوی من من این است که پروژه‌ام به آن جایی برسد که دلم می‌خواهد و می دانم برای رسیدن به آن باید همچنان تلاش کنم. نکته مهم‌تر اینکه دلم می‌خواهد حق الناسی به گردنم نباشد.


شرایط متفاوت کارآفرینی
در کویر مرکزی ایران صدها و شاید بیش از این رقم روستا و آبادی‌هایی وجود داشته‌ که براثر خشکسالی‌ها و مشکلات متعدد دیگر خالی شده‌اند و روستاییان از آنجا کوچ کرده‌اند. از این جهت اگر کسی پیدا می‌شود و در این وضعیت نوآوری می‌کند و کاری می کند که هم دیگران از کارش الگو بگیرند و هم بدانند به راحتی نباید آبادی‌ها را از دست داد، باید از او حمایت کرد. من یک کارآفرینم اما شرایط کارآفرینی من در این کویر و با این امکانات خیلی با کارآفرینی که در یک شهر بزرگ کار می کند متفاوت است. شرایط در این جا حتی با شرایطی که یک کارآفرین در حاشیه شهرهای بزرگی مثل تهران، اصفهان، مشهد و ... دارد متفاوت است.

منبع: روزنامه قدس عباسعلی سپاهی یونسی

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: اشتغال و کارآفرینی مرمت قنات کارآفرینی کویر مرکزی حفر قنات آب قنات یک قنات قنات ها آب شور یک نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۵۵۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدیدترین تصویر از «یسنا» که به دختر ایران معروف شد

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از پایگاه خبری پلیس، پلیس کنار تلاش‌هایی که برای پیدا کردن «یسنا» انجام می‌داد، اما به‌واسطه وظایف ذاتی خود همه سناریوها از جمله ربوده شدن یسنا را نیز پنهانی مدنظر داشت و به‌وسیله کارآگاهان زبده خود پیگیری می‌کرد.

تصویری جدید از یسنا

بررسی‌ها نشان می‌داد که آن روز خانواده یسنا برای کار به مزرعه رفته بودند اما زمانی که سرگرم کار بودند، بر اثر غفلت، یسنا از آنها فاصله گرفته و میان گندم‌زارهای منطقه ناپدید شده بود.

بیشتر بخوانید: این دختر ۴ ساله را پیدا کنید | ماجرای مفقود شدن«یسنا» ۴ ساله چیست؟ نخستین تصاویر از پیدا شدن یسنا | بازگشت به آغوش خانواده پس‌از ۴ روز مفقود بودن + ویدئو حالِ خوشِ پاراگلایدرسواری که "یسنا" را پیدا کرد + ویدئو لحظه به آغوش کشیده شدن «یسنا» توسط مادرش + فیلم

سردار دادگر، فرمانده انتظامی استان گلستان با اشاره به دستگیری دو نفر از عوامل ربایش یسنا در یکی از روستاهای کلاله گفت: پس از گم شدن دختربچه خردسال بود که تلاش مأموران پلیس، تیم‌های هلال احمر و ده‌ها نفر از مردم بومی و غیربومی برای پیدا کردن او شروع شد.

سردار محمدسعید فاضل‌دادگر با اعلام جزئیات تازه از پیدا شدن یسنا، گفت: به‌دنبال اعلام مفقودی دختربچه کلاله‌ای در روز یکشنبه نهم اردیبهشت، بلافاصله رسیدگی به موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت.

به‌گفته وی از اولین لحظه پس از اعلام خبر به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، عوامل گشت انتظامی به‌همراه فرمانده بخش پیشکمر به محل اعزام شدند و صحت موضوع را تأیید کردند.

سردار دادگر افزود: سپس با توجه به حساسیت موضوع کارشناسان پلیس اطلاعات و آگاهی شهرستان و سرتیم اطلاعات جنایی پلیس آگاهی استان و رییس پلیس آگاهی استان به محل اعزام شدند.

فرمانده انتظامی استان گلستان ادامه داد: این اقدامات پلیس کنار تلاش‌های بی‌وقفه گروه‌های مردمی، بسیج و به‌ویژه هلال احمر بود که جست‌وجوهای میدانی را انجام می‌دادند.

سردار دادگر اظهار داشت: پلیس همه سناریوهای احتمالی را همزمان پیگیری می‌کرد و با هماهنگی‌های به‌عمل‌آمده بهترین سگ‌های زنده‌یاب را که در جست‌وجوهای ساختمان پلاسکو عملکرد بسیار مطلوبی داشتند، از تهران درخواست کرد و در منطقه به‌کار گرفت.

وی گفت: با به دست آمدن سرنخ‌هایی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی استان از ربایش کودک از روز سوم و با لحاظ نگرانی‌های فراوان بابت حفظ جان کودک و سلامتی وی، این امر در اولویت قرار گرفت.

وی اضافه کرد: پلیس بیش از ۵۰ نفر را به‌عنوان مطلع احضار کرد و سه نفر را به‌عنوان مظنون مورد تحقیق و بازجویی قرار داد و به این ترتیب دامنه اشراف اطلاعاتی خود را گسترش داد و در نهایت سه مظنون از بین این افراد شناسایی شدند که یکی از آنها بازداشت شد.

وی گفت: ربایندگان پس از این که متوجه شدند در تور اطلاعاتی پلیس قرار گرفته‌اند، عرصه را بر خود تنگ دیدند و برای رد گم کردن و فرار از چنگ قانون با توجه به آشنایی به منطقه در یک فرصت مناسب کودک را در مزارع محل رها کردند.

رئیس پلیس استان گلستان افزود: این اتفاق در اثنای این تحقیقات و جست‌وجوها در عصر روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت افتاد و یکی از کایت‌سواران نیشابوری در حین پرواز در منطقه، حضوری مشکوک بین مزارع کلزا را اعلام می‌کند که بلافاصله یکی از تیم‌های پلیس به‌همراه سگ زنده‌یاب خود را به یسنا رسانده و او را در آغوش کشیده بین خوشحالی مردم تحویل خانواده‌اش داد.

به‌گفته سردار دادگر، تحقیقات پس از پیدایش کودک از مظنونین اصلی با شدت و جدیت ادامه یافت تا این که با اشراف اطلاعاتی و عملیاتی پلیس دو نفر از عاملان ربایش را که یکی از آنها در شهرستانی دیگر متواری و مخفی شده بود، دستگیر کرد و پس از بازجویی‌های فنی پلیس آن دو به جرم خود اعتراف کردند.

فرمانده انتظامی استان گلستان با اشاره به اینکه تحقیق از متهمان ادامه دارد، اظهار داشت: جا دارد از همکاری نزدیک اداره‌کل اطلاعات استان تقدیر و تشکر کنم. این حادثه بار دیگر اتحاد و همدلی مردم استان گلستان را که سرزمین برادری نامیده می‌شود، به اثبات رساند.

کد خبر 849499 برچسب‌ها خبر مهم فراجا

دیگر خبرها

  • دیدار «شی» با میراث‌دار «دوگل»
  • مارینوس و گل‌گهر بردن را فراموش کردند!
  • جدیدترین تصویر از «یسنا» که به دختر ایران معروف شد
  • آشپزی در بیل؛ ایده ای خلاقانه برای پخت غذا در فضای باز (فیلم)
  • فرآیند ساخت یک دانخوری خلاقانه برای مرغ‌ها با بطری پلاستیکی (فیلم)
  • وضعیت دریاچه زریبار پس از بارش‌های اخیر (فیلم)
  • احیای بازیکنی که فراموش شده بود
  • وزیر فرهنگ: فیلم سینمایی «حکیم نظامی» ساخته می‌شود
  • فیلم سینمایی «حکیم نظامی» ساخته می‌شود
  • سرباز سابق ارتش اسرائیل : نباید فراموش کنیم که نمی‌توانیم هم اشغالگر باشیم و هم اخلاق مدار (فیلم)